مکتب جعفری ؛ احیا کننده شیعه علوی
جمعه 17 دی 1395 | نسخه قابل چاپ | نویسنده : حسین علی آبادی استاد تاریخ تشیع
عصر بنی امیه پایان یافت و گروهی که به نام پیامبر(ص) پرچم مبارزه با ظلم را به دست گرفته بودند بر سر کار آمدند. جنگ بین دو قدرت، فضایی را ایجاد کرد تا امام باقر(ع) به تشکیل دانشگاهی شیعی بپردازد. در چنین دورانی امام صادق(ع) در محضر پدر بزرگوارش امام باقر(ع) که مجالس علمی و درسی بسیاری داشت، حضور یافت و با شرایط عصر خود آشنایی پیدا کرد. این حضور زمینه ساز گسترش دانشگاه امام باقر(ع) و تأسیس مذهب تشیع را فراهم آورد.
سنت نبوی تمام نشده است
بی شک یکی از گزینه های مهم در تشریح فعالیتهای فرهنگی امام صادق(ع)، بررسی شیوه برخورد آن حضرت با آحاد جامعه است، زیرا نمی توان تنها طبقه نخبگان علمی یا سیاسی را در تأثیرپذیری از حضرت مدنظر گرفت. حجةالاسلام احمد مبلغی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این خصوص دیدگاه قابل توجهی دارد. او می گوید: امام صادق(ع) در برخورد با جامعه زمان خود به این اصل مهم توجه داشتند که جامعه یعنی همه مردم. چون رفتار امام بر اساس یک روش واقع گرایانه استوار بود، نه برخورد مطلق نگرانه. لذا با هر دسته ای برخورد خاصی می کرد که این برخورد از یک دسته مبانی فلسفی(از دیدگاه ما) و الهی پیروی می کرد. جامعه آن روز را می توان به سه دسته تقسیم کرد. عالمان، عوام و حاکمان؛ هر سه دسته در یک نقطه اشتراک داشتند. یعنی فرهنگشان از یک آبشخور واحد(فرهنگ عامه) سرچشمه می گرفت.
او درباره ویژگی های فرهنگ عامه آن دوران امام صادق(ع) اظهار می دارد: اکثریت جامعه آن روز به امامت اعتقاد نداشتند و سنت نبوی را در یک محدوده ای تمام شده، می یافتند. از طرف دیگر چون برخی افراد خودشان را به پاسخگویی ملزم می دیدند، همین الزام زمینه رشد برخی مبانی و منابع جدید فقهی می شد. بنابراین آنها در نگاه های اصولی، در مسایل فقهی و در بعد اعتقادی و کلامی ویژگی های خاصی داشتند که مکتب اهل بیت(ع) آن ویژگی ها را نمی پذیرفت.
عالمان، عرصه توجه ویژه امام صادق(ع)
پژوهشگر حوزه دین ادامه می دهد: امام در برخورد با عالمان، روش بسیار ظریفی را در پیش گرفته و بین عالمان وابسته به قدرت و عالمان غیروابسته تمیز قایل می شدند. امام(ع) با آنانی که زمینه استقلال فکری هرچند محدود و مختصر در آنان وجود داشت را مورد توجه و عنایت قرار می دادند تا زمینه هدایت آنان فراهم شود. عالمانی که در وادی قضاوت حضور داشتند نیز به واسطه سابقه ذهنی مسلمانان از قضاوتهای امام علی(ع) به بیت او یعنی امام صادق(ع) رجوع می کردند.
استاد حوزه علمیه در ادامه به بحث مناظرات علمی امام صادق(ع) اشاره کرده و می گوید: خلفا از برگزاری مناظرات اهدافی چون کنترل عالمان و نخبگان جامعه، خالی کردن انرژی آنها و سرکوب عالمانی که ادعایی داشتند، را در سر می پروراندند.
اما برخورد امام(ع) در برابر این شیطنت خلفا شنیدنی است. حجة الاسلام مبلغی در این رابطه چنین می گوید: مناظره فرهنگ خودش را دارد و امام صادق(ع) برای اینکه مناظره صرفاً ابزار دستی برای حاکمان نشود، خود نیز، مناظره های بسیار گسترده ای را توسط شاگردانش، بویژه در کوفه سامان و افراد فراوانی را برای مناظره به صورت تخصصی تربیت می کردند که این افراد فرهنگ مناظره و گفتمان را به طور کامل رعایت می کردند.
علمای مستقل از حکومت، گروه دیگری بودند که امام صادق(ع) در برخورد با آنان توجه و عنایت ویژه ای داشتند. مبلغی درباره نحوه برخورد امام صادق(ع) با این دسته از طبقه نخبگان جامعه معتقد است: این گروه کاری از مناصب حکومتی در دست نداشتند و شخصیت شان نیز وابسته به حکومت نبود، ولی از نظر فرهنگی وابستگی داشتند.
امام با علمای مستقل به شکل باز و آزاد برخورد نمی کرد. علتش این بود که آن علمای مستقل بسیارشان فقه را از امام می گرفتند و مبنا و پایه ای برای رشد مکتب خود قرار می دادند. برخورد ظریف و هوشمندانه امام(ع) تا حدود بسیاری جلوی فاجعه های فکری بعد را گرفت.
جریانی برای تکمیل دین
همانگونه که مطرح شد، توجه امام(ع) به عامه مردم ناشی از بینش آن حضرت به سطوح مختلف جامعه است، چرا که برای داشتن جامعه ای سالم باید فرهنگی ناب برای عموم مردم طراحی شود. جهاد فرهنگی اولویت امام صادق(ع) در فعالیتهای اجتماعی ایشان است و جامعه شیعی که در محدودیتهای بی شماری گرفتار بود، برای حفظ خود مستلزم تمسک به پیشوای ششم بود، بر همین اساس رابطه عمیقی بین امام و پیروان به وجود آمد که درخور توجه است. امام برای ایجاد و حفظ ارتباط خویش با شیعیان علاوه بر رابطه استادی و شاگردی از طرق دیگری نیز بهره می جستند که ارتباط در سفر حج و عمره، سفرهای تبلیغی جهت تعلیم مسایل شرعی و برقراری رابطه توسط وکیلان از آن جمله اند.
چنین جامعه ای که ارتباط مستمر خود را با رهبری آسمانی از دست ندهد، شرایط یک جامعه مطلوب را کسب خواهد کرد و عموم مردم از نفحات روحانی درسهای امام خویش بهره مند خواهند شد. دکتر عبدالحسین خسروپناه در این باره معتقد است: جامعه ای که به سمت هدف مطلوب سیر می کند و آن هدف مطلوب، سعادت دنیایی است که به سعادت آخرت منجر می شود، جامعه مطلوبی است که امام صادق(ع) مد نظر داشتند. وی می افزاید: جامعه مطلوب امام صادق(ع) بدون شک از آسیبهای روانی و اجتماعی برخوردار نیست. این جامعه تلاش اقتصادی می کند اما حرص و طمع ندارد، ثروت، ابزار و وسیله است، هدف و غایت نیست، نزاع و پرخاشگری، بی حوصلگی و رذایل در آن پیدا نمی شود؛ چون فقط اسلام شناسی و رفتار اسلامی را در عبادات نمی بینند، بلکه در اخلاق نیز می بینند. خسروپناه یادآور می شود: این جامعه به دنبال کسب فضایل اخلاقی است و بینش و باورهای اعتقادی این جامعه مبتنی بر مبدأ و معاد است و خداشناسی خاص و معادشناسی ویژه، او را به رفتارهای خاصی چون فضایل اخلاقی، عبادات، رفتار و افکار و مناسک عبادی جهت می دهد.
به عقیده دکتر خسروپناه، راهی که امام(ع) برای اصلاح فرهنگ عمومی مردم در نظر گرفتند، جریانی بود که به تکمیل دین منتهی می شد.
او معتقد است: جریان فکری امام صادق(ع) مفهوم حدیث غدیر «الیوم، اکملتُ لکم دینکم» را به فعلیت رساند. عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه می دهد: امام صادق(ع) مؤسس تشیع نبودند، بلکه ایشان تحکیم کننده تشیع بودند. حضرت، اسلام جامع نگر را در برابر اسلام جزء نگر معرفی و مطرح کردند. از این رو ایشان مجد و احیا کننده شیعه علوی است. او در پایان تصریح می کند: دانشگاه امام صادق(ع) 100 کیلومتر مساحت و تجهیزات سخت افزاری کلان نداشت. ایشان در مسجد نظریه پردازی می کردند و ذهن شاگردان را تربیت می کردند. مدیران امروز ما باید ببینند چقدر می توانند امثال شاگردان امام صادق(ع) را تربیت و به جامعه تحویل دهند.
موضوعات مرتبط با این مطلب : ارگ تاریخی دارالصابرین بم
____________________________________________________
برچسب ها:
برچسب ها: