تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار تادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
استارتاپ
آموزش خلبانی a>
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان
هوش مصنوعی فارسی
راه اندازی طلافروشی
کرگیر
کرگیری
کرگیر



«لاله های عاشق،غنچه های آسمانی» s
«لاله های عاشق،غنچه های آسمانی»
«بسم رب الشهداء والصدیقین»هواللهشهادت حال می خواهد نه بال!بال را بعد از شهادت می کبوترانه پریدید،خوش به حال شماقفس چگونه نشدمانع وصال شماهمی

«لاله های عاشق،غنچه های آسمانی»

پنجشنبه 29 فروردین 1398 | نسخه قابل چاپ | نویسنده : حسین علی آبادی استاد تاریخ تشیع

«بسم رب الشهداء والصدیقین»

"هوالله"


شهادت حال می خواهد نه بال!بال را بعد از شهادت می کبوترانه پریدید،خوش به حال شما

قفس چگونه نشدمانع وصال شما

همین که بال گشودید،آسمان لرزید

وعرشیان صله دادند درقبال شما

قسم به عشق،به نام نجیب آن سوگند

ندیده است کسی درمثل،مثال شما

میان آتش وخون،عاشقانه رقصیدید

که جاودانه رقم خورده بود فال شما

وما نظاره گران عروجتان بودیم

چه عاشقانه عروجی،خوشابه حال شما

سفر!چه رسم قشنگی،سفربه عرش خدا

سفر به خیر!سفرخوش!سفرحلال شما


خادم الشهدا حسین علی ابادی دارالصابرین بمبسم الله النور...

 شهادت لاله را بوییدنی کرد             شهادت سنگ را بوسیدنی کرد

 با سلام و درود بی پایان بر منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عج)ودرود بر شهیدان و بر بازماندگان شهدا و بنام پروردگاری که رحمت واسعه اش سراسر عالم وجود را در بر گرفته است و بنام خالقی که رحمان است و رحیم،قهار است و غفور،قوی است و رئوف،علیم است و حلیم و به نام خالقی که به ما توان داد تا در راه رضایتش دم برآوریم و دم فروبریم و بنام پروردگاری که اسوه ای از سلاله پاک رسولان را برانگیخت تا کاروان در ظلمت فرو رفتگان در وادی ستم به سر منزل نجات هدایت کند.


شهادت نزديكان انسان خودش يك كرامتي از خداست!

شهادت موجب مسرت است، نه موجب حزن؛ اين حزني كه در انسان پيدا مي شود،به خاطر اين است كه آن (شهيد) رفت آن اتاق و ما مانديم اين اتاق، ديگر فكر اين را نمي كنيم كه او حالش از حال ما بهتر است...

همه بايد بدانند كه از عمليّات، آنچه كه برايشان باقي مي ماند، توجه به همانها داشته باشند و به آنچه كه فاني مي شود، توجه نداشته باشند.
اعمال صالحه، طاعات الهيّه، آنچه كه مقرب به سوي خدا است، با آدم مي ماند و آدم اينها را از اينجا، تا روز قيامت، تا مابعد القيامه، هر چا كه هست، با خودش مي برد.

اعمال صالحه انسان، اعمال باقيه انسان، فاني نمي شود. بدانند كه طاعات، عبادات، مقربّات، اينها يك چيزي نيست كه به واسطه اينكه [ مثلاً] اين اتاق خراب شد، آنها هم از بين بروند؛ [يا اگر] اين بدن از روح منفصل شد، آنها هم بروند؛ آنها باقي و ثابت هستند، بلكه يك صورت معنويه اي در آنجا از اينها، براي هر فرد فرد، ظاهر خواهد شد.

مبادا غفلت كنيد! آنهايي كه شهيد شدند، آنهايي كه شهيد داده اند، در راه خدا رفته اند و در راه خدا بوده اند، و خدا مي داند چه تاجي به سر اينها- بالفعل- گذاشته شده؛ ولو بعضي ها نمي بينند مگر بعد از اينكه از اين نشأت بروند.
بعضي ها هم كه اهل كمالند، شايد در همين جا ببينند كه «فلان» بر سرش تاج است، «فلان» بر سرش تاج نيست!!
مقصود، شهادت نزديكان انسان، خودش يك كرامتي از خداست.

شهادت - اگر حسابش را بكنيم- موجب مسرت است، نه موجب حزن؛ اين حزني كه در انسان پيدا مي شود، به خاطر اين است كه آن (شهيد) رفت آن اتاق و ما مانديم اين اتاق، ديگر فكر اين را نمي كنيم كه او حالش از حال ما بهتر است؛ ما ناراحتي داريم، او راحت است. فكر اين را نمي كنيم كه الان چه [چيزهائي] خدا براي او قرار داده، و ما معلوم نيست چه جوري برويم؟ آيا با ايمان مي رويم، يا نه؟ او با ايمان رفت و آن هم اين جور، شهيد رفت.

بايد بفهميم كه شهادت، از موجبات سعادت است، هر فردي را بالا مي برد، پايين نمي آورد.
و اين خانه يك خانه اي است كه جاي ماندن نيست؛ بايد در اينجا يك چيزهايي جمع كند براي جاي ديگر كه زندگي مي كند. آن وقت آن چيزهايي كه جمع ميكند، آنجا بزرگيش معلوم مي شود؛ آنجا معلوم مي شود كه اين، كافي و وافي است، اينجا معلوم نيست.

خدا مي داند يك صلواتي را كه انسان بفرستد و براي ميتي هديه كند چه معنويتي، چه صورتي، چه واقعيتي براي همين يك صلوات است. بايد به كمي و زيادي متوجه نباشد، به كيفيت اينها متوجه باشد.
اگر براي خدا كسي انفاق كرد ولو يك پول باشد، و براي خدا انفاق نكرد، هزارها طلا و نقره باشد. اينها فانيات هستند و آنها باقيات هستند.
[انسان] هر آن به آن ترقي و رشد مي كند، محال است كه يك كار خيري براي خدا بكند مغفول عنه باشد، « لا يعزب عنه مثقال ذره » ملائكه خبر دار نشوند، كسي ننويسد، ضبط نكند.
بايد ملتفت باشد! هر خيري و هر شري از هر كسي صادر شود، در آنجا آشكار است.

خدا مي داند چقدرها « ناظر» هست و بر اين وضعيّات، مطلع مي شوند! خدا مي داند چه پاداشي براي اعمال- چه خير و چه شر- ثابت است و براي آدم مقرر مي شود!

نبايد خيال كند كه مطلب، مال كمي و زيادي است، مال كيفيت است، براي خدا باشد، كم باشد؛ براي خدا نباشد زياد باشد، و قهراً بايد نگاه بكند كه دفتر شرع چه مي گويد و اينجا كه هست، چه كاري بايد بكند و چه كاري بايد نكند.

ما مهمان خدا هستيم؛ در سفره او هستيم؛ مي بيند ما را؛ مي داند ما چكار مي كنيم؛ مي داند كه ما خيال داريم چه بكنيم؛ بهتر از ما مي داند خيالات ما را. ما يك چيزهايي را خيال مي كنيم و خيال مي كنيم اين خيالات ما، واقعيت پيدا مي كند و آن خيالات، واقعيت پيدا نمي كند، [و] خدا مي داند بر عكس است؛ آنهايي را كه ما خيال مي كنيم واقعيت پيدا مي كند، واقعيت پيدا نمي كند و آنهايي را كه ما خيال مي كنيم واقعيت پيدا نمي كند واقعيت پيدا مي كند، تا اين مقدار مطلع است!

Image result for ‫لاله های اسمانی در قالب تصویر‬‎Image result for ‫لاله های اسمانی در قالب تصویر‬‎Image result for ‫لاله های اسمانی در قالب تصویر‬‎





موضوعات مرتبط با این مطلب :
____________________________________________________
برچسب ها:
نام :
ايميل:
سايت:
کد تایید:
ارسال نظر به صورت خصوصي به مدیر سایت

ساخت وبلاگ